خب تمام قسمتهای که از شاهزاده اعماق منتشر شده رو ترجمه و ادیت کردم، بفرمایید.
الان همه داداشی ها، بعضی از ابجی ها، مخصوصا اون ننه شون که ازش میترسند رو ببینی.
بعد میریم ببینم کی ابجی مون اپدیت میده تا من روز بعدش، بزارم.
خب، آذر ماه قراره به بقیه کمیک ها هم بپردازیم در کنار دو کمیک وینکسی دیگه. همون روزهای همیشگی ولی هرروز دو چپتر، چون من نمیرسم.
ترتیبش هم اینطوره:
الموست_ خاکستر_ سیندرلا_ نورمور_ سفید برفی
اخر ماه هم یه چیز مثل سوپرایز خواهیم داشت.
و یه خبر خوب برای کسایی که از عشق وینکس اومدند،دارم. یادتونه تو پست اخر گفته بودم، ممکنه برای چیزهای کوچیک برگردم. خب این چیز کوچیک مهیا شد و قراره از تولد بلوم تا تولد تکنا، تو اونجا هم پست بزارم. میدونم اگه برید بیوگرافی ها رو از وبلاگ چک کنید، از اینکه زمانش کمه ناراحت بشید ولی من هم به همون اندازه پست اماده کردم. امیدوارم اونجا هم باز ببینم تون.
من هم میخوابم. وقتی بیدار شدم، میبینم نت دار شدید و دانلود کردید. حجمش یه ۴، ۵ مگ.
خلاصه داستان: داستان در مورد شاهزاده پریدریایی و ملوانی هست که سرنوشت شون به هم گره میخوره.
نکته: بعضی از چپترها، چند قسمت دارند که تو ستون دوم مشخص شده.
چگونگی دانلود: هر قسمت یه چپتر رو بخواید، بزنید روی اعداد ستون دوم، سایت که باز شد، دکمه سفید در سمت راست یا پایین رو انتخاب کنید. بعد از تموم شدن تایمر، روی ایجاد لینک دانلود بزنید تا دکمه دانلود برای تون بیاد و از با زدن این دکمه، فایل رو میتونید دانلود کنید.
میدونی خاطرات پنهان من، خیلی خوب شروع کرد، اصلا اون آرامش پس از طوفان، خود طوفان و تموم شدنش.
با خودت میگی، خب، ادامهش؟
ولی نه، یه سال که به خاطر درسش انشالله ماشالله میکنه و کمیک کوتاه میده.
خب خانم دکتر، میدونم شروع کردن یه چیزی باعث انگیزه برای ادامهش میشه ولی وقتی میتونی کمیک کوتاه بدی. خب این وقت رو بزار برای کمیک بلندت. بد میگم؟؟ بگو نه.
به اخرین وبتون وینکس کلابی لیست مون خوش اومدید. قبل از اینکه ناامید بشید، بهتون این نکته رو بگم که این کمیک هیچ ربطی به اتفاقات انمشین وینکس کلاب نداره. فقط از اسم و ویژگی شخصیتهای وینکس کلاب استفاده شده. پس حتی اگه وینکس کلاب رو ندید ولی عاشق پری دریایی ها یا دزدان دریایی هستید، میتونید ازش لذت ببرید.
پس برای اشنایی بهتر با این کمیک ادامه مطلب رو بخونید.
میدونی، از اینکه بیدار شدن رن توسط مادرش با گیتار رو، تو نسخه ازمایشی، تو نسخه اصلی حذف کرد. از یه طرف ناراحت شدم و از یه طرف خوشحال.
چون اونجور بیدار کردن کسی مخصوصا بچه، کار خیلی بدیه ولی از طرفی خیلی بامزه است، خودم همیشه دوست داشتم میوسا یه بار تو انمشین اینکار رو انجام بده، خخخ.
به معرفی وبتون دیگه ای از وینکس کلاب خوش اومدید. این یکی برخلاف دو وبتون دیگه که به نسل بعدی وینکس کلاب بعد از فصل چهارم می پردازه، در مورد اتافاقات فصل سوم به شکل متفاوتتر هست. این وبتون که توسط شیرویوکی نوشته و تصویرسازی شده، برپای شیپ محبوب فندومی یعنی بلوم و والتور هست.
برای دونستن این یکی لازم حتما فصل اول و دوم رو یه مروری کرده باشید. خود من هم اینجا برای تون نوشتم. اما در مورد فصل سوم، میتونید دو تا کار انجام بدید. یا براساس نیازی که تو نکات قسمتها قراره برای تون بنویسم، برید نگاه کنید و یا نوشته های بنده رو بخونید. در نتیجه، هم میتونید از فصل سوم لذت ببرید و هم متوجه تغییرات اعمال شده بشید.
ممکنه بعضی از قسمتهایی که مربوط به شیپ رسمی بلوم و اسکای تو کمیک هست خیلی به مذاق طرفداران این شیپ نخوره ولی از طرفی شیپ بلوم و والتور رو راضی نگه میداره.
دو تا نکته دیگه هم دارم که قبل از رفتن به سراغ خود کمیک باید بهتون بگم. داستان برای بالا 18 سال هست و این یعنی تو کمیک ممکنه بدوبیراه و کارهای بزرگسالانه ببینید. پس اگه بالای18 سال هستید یا با این مورد مشکلی ندارید، امیدوارم از وبتون لذت ببرید.
و نکته اخر اینکه نویسنده این اثر خیلی با این کار حال نمیکنه. البته همه حال نمیکنند. وقتی هم ازش اجازه گرفتم بهم اجازه نداد و حتی اگه زیر سنگ هم بی اجازه ترجمه ش کنی، پیدات میکنه. مثلا من ترجمه ترکی و روسی ش رو تو سایت و کانالها دیدم که همه شون رو پیدا و ازشون خواست که دیگه ترجمه رو ادامه ندند. ولی درخواست تو عشق وینکس مخصوصا بعد از معرفی این اثر، خیلی زیاد شد و هرکسی هم مشکل خودش رو داشت.
در اخر تصمیم گرفتم تو این وبلاگ فقط یه پست برای ش بنویسم. معرفی رو اول انجام بدم و بعد خود کمیک همراه با نکاتش رو تو ادامه مطلب بزارم ولی ادامه مطب قراره رمز دار باشه. رمز هم (222).شما کافیه برای خوندن اثر بعد از زدن روی دکمه " ادامه مطلب" فقط شماره ها رو به انگلیسی تو باکس یا جعبه ای که میاد، بنویسید.
حالا چرا با دو قسمت قبلی اینکار رو نکردم، چون عجله ای شد و نمیخواستم بد قولی بشه پس همین جوری بی مقدمه گذاشتم.
امیدوارم از وبتون و ترجمه ام راضی باشید. بفرمایید.
بیشتر در مورد بچه های اعضاست. کنارشون نوشتم کی اند. یه چند تا فکت در مورد شون تو کپشن نوشته بود که برای تون مینویسم.
آستروفِل خیلی لیلیان رو دوست داره و عشقولانه زیاد میکنه که باعث خجالت کشیدن لیلی میشه. ایشون از بچگی عاشق لیلی بوده و تو نوجوانی باهم قرار میزارند. الان بچه اند. این دو تا بین بچه های وینکس از همه بزرگتر اند.
رویال و رایان ( این چه اسمی اخه)، از اون بچه باهوش های باحال اند. بیشتر پیش مامان بزرگ لونا شون بودند و کتاب، بهترین دوست شون بود. اون کتاب ها هم *اهم* رمان اند *اهم* از نوع عاشقانه.
خانم فرانسیس هم یه بار تو مال همواره جادویی معرفی کردم، اونجا معلم، اینجا ناظم هست .
تو دومی اون مو طلایی اسم ش رایان که شباهتی به اون قبلی نداره ولی اینجور نوشته بود. خیلی اهل مد و فشن نیست ولی خب با مد روز پیش میره و افکار فشن ش متفاوت تر از مامان ش.
اون مو قرمز هم، راوِن که تو قسمت سوم بیشتر میشناسیمش. ایشون هم برخلاف رایان، تو همه چیز بد مثل فشن، غذا و .... ولی خب این هم سلیقه ایشون دیگه، ایشون دختر هستند.
تو سومی، راون رو که داریم. ایشون خیلی بابایی هست و افتخار میکنه که شبیه به بابا ش. بچگی، روی زَپ ( ن پ زیپ) کراش داشت، بعد تو دبیرستان با دنیل آشنا شد، ازش خوشش اومد و براساس نصیحت مامان ش که اویزون کسی که دوست ش نداری، نشو. دیگه با دنیل قرار گذاشت. از زپ هم یه سال بزرگتر هست
بردارش لیریک رو داریم. خانواده ش به لیریک( این چه اسمی اخه)، خیلی توجه میکردند چون فکر میکردند مریض و نمیتونه چشم هاش رو باز کنه. بعدا فهمیدند که با اینکه چشم هاش رو باز نمیکنه، میتونه ببینه و لالی انتخابی داره( خود هم نفهمیدم) از امواج صوتی برای دیدن و صحبت کردن، استفاده میکنه.
زپ هم که پسر بلوم هست که تو دبیرستان از دنیل همین جور الکی خوشش نیومد. ولی همچنان راون رو دوست داره. از نوع دوست نه از نوع عاشقی. ولی لیریک اینجور فکر نمیکنه.
زیپی و دونه برف اسم های دوستانه همدیگه اند، فراستیپ به خاطر گذشته مامان ها شون فکر نمیکنه بتونند دوست بشند ولی زیپ معتقد که میتونند، از اونجایی که مامان ش میتونه آدم های بد رو خوب کنه، مثل مادرش عمل میکنه. لیریک هم از پسر آیسی خوشش نمیاد.
تو بعدی بچه های بلوم و دیاسپرو رو داریم. امی و امرالد، بیشتر وقت ها باهمدیگر رقیب اند و بیشتر وقت ها امرالد برنده میشه. دیاسپرو تو این کمیک با پسری از سرزمین استاکر( کمبود اسم داری مگه؟)، ازدواج کرد و دارند به خوبی خوشی زندگی شون رو میکنند. جاسپر، یه ترسو، البته به بدرفتاری های بقیه باهاش هم مربوط میشه. با یه دسته از بچه های وینکس هم گروه و این اذیت ها معمولا به خاطر کار های گذشته مادرش. جاسپر هم با ادوارد مورد رقابت و قضاوت قرار میگیره که ادوارد برنده میشه. یه چیز جالب، دیاسپرو تو ایتالیایی یعنی سنگ یشم. دختر ش، امرالد یعنی زمرد و پسر ش هم انگلیسی اسم مادرش یعنی همون یشم. یه چیز جالبتر ادوارد از امرالد خوشش میاد.
تو بعدی نکته ش رو خودش گفته ولی برای یه نکته اضافی مردان یوشینویا و تکنو نینجا، تو فصل ۲ قسمت ۱۴ وینکس کلاب، معرفی شدند.
تو مال فلورا نکته جدید نیست ولی تو مال برندون یه نکته ترجمه هست. منظورم از زن باز یعنی پسری که خوشگل و با خانم ها لاس میزنی و قصدش، همین حرف زدن باهاشون. کار دیگه نداره.
اگه از فکت پسرها، مال برندون رو که تو وب عشق وینکس گذاشتم رو خونده باشید میدونید که لاس زد خوبی. سر جمع با 29 تا دختر لاس زده از پری بگیر تا جادوگر، خخخ. یه فکت ناگفته مجله فورکیدز از برندون، برندون از خانواده پولدار اومده.یه فکت دیگه از طرف سازنده این کمیک، گفت که برندون یه خواهر بزرگتر داره.
کمیک کوتاه اخر هم که در مورد استلا برای دختر کوچولو های اعضا، لباس بدترین دشمن شون رو طراحی کرده و برای شون پست کرده تا سوپراز بشند.
نفر اول مثل همیشه، بلوم خانم که دختر ش سوفیا، والتور شده. اون داش مون هم که رنگ ش پریده خود والتور که تو این کمیک بلوم والتور که تو فصل سوم مرده رو زنده میکنه.
نفر بعدی، میوسا.دخترش ملودی به سبک دارسی پوشیده. دارسی هم اینجا پرستار بچه میوسا است.
بعدی هم فلورا خانم که دخترش فانا به سبک آناگا پوشیده و بله اون آقا هه آناگا و اون مو طلایی پشتی گاتلوس از جادوگران حلقه سیاه اند از فصل چهارم.این گروه تو اخر فصل چهارم یکی شون مرد و سه تای دیگه یخ بستند، اینکه چطور قرار برگدند و چرا رو نمیدونم. حالا چرا گاتلوس داره سر بلوم داد میزنه. چون بلوم باز کت ش رو پاره کرده و این چندمین بار که گاتلوس داره تعمیرش میکنه.
نفر اخر دختر ایشا ست ولی فکر نکنم فکر خوبی باشه که اوگران بشه. خخخ. چون اون رئیس گروه جادوگران حلقه سیاه بوده و عامل مرگ نابو بوده. اون مو طلایی هم روی هست، از فصل پنجم ولی اینجا کلا شخصیتش تغییر کرده فقط اسم ش رو داره پس نیاز نیست خیلی وارد فصل پنجم بشیم.
استلا رو که یادتون. خانواده ش از هم طلاق گرفتند ولی به خاطر پچه دار شدن استلا، مادرش لونا از دخترش داره مواظبت میکنه. به خاطر همین اینجا است.
داداش دار شدن تکنا: تکنا هیچ برادر و خواهری تو انمشین اصلی نداره. این برادر تکنا هم از یه مجله یا کتاب اموزش انگلیسی اومده. این کتاب توسط اولین شرکت امریکایی که این سریال رو ترجمه کرد، یعنی شرکت 4kids. حالا تو کتاب چی بود؟ دخترها برای افرادی نامه نوشتند. که نامه تکنا برای بردارش بود ولی هیچ اسمی و چهره ای نداره و نویسنده خودش اینها رو درست کرده.
گالاتا پرنسس سرزمین ملودی یا سرزمین میوسا است. تو فصل سوم معرفی شد. اینجا ملکه شده و ازدواج هم کرده.
فلورا یه خواهر کوچیکتر داره که اولین بار تو فصل سوم حضور پیدا کرد. خانواده ش رو تو فصلهای بعد از چهارم دیدیم ولی از اونجایی که نویسنده این اثر بعد چهار رو حساب نکرده و از این خانواده هم خیلی خوشش نیومده، به خاطر همین خانواده فلورایی خودش رو درست کرده و ممکنه اسم شون با اسم انمشین فرق داشته باشه. برای تکنا هم همین طور.
اون اقا بزرگی که به بلوم و پدرش شمشیر میده، تو سینمایی اول و فکر کنم فصل ششم حضور داشته. ایشون یکی از دوستان قدیمی پدر بلوم هستند و یکی از اعضای کمپانی نور.
راکسی رو هم که از فصل چهارم میشناسیم، اینجا هم دامپزشک شده.
بعدی در مورد دیاسپرو هست. نامزد قبلی اسکا. این رو تو خلاصه های فصل سوم نگفتم و به نظرم باید برم و دوباره اون خلاصه رو بنویسم.تو فصل سوم دیاسپرو با کمک والتور، اسکای رو مسموم و هیپنوتیزم میکنه. به خاطر اینکار تو اخر فصل سوم از اراکلیون اخراج میشه. اولی در مورد اینکه چه انتظاری از برخودر والدین اسکای نسبت به دیاسپرو داشتیم. دومی هم چیزی که تو فصل پنجم و هشتم نسیب مون شد. والدین دیاسپرو تو انمشین نشون ندادند فقط تو کمیک ها حضور داشتند.
بعدی قسمتهای بامزه از فصل اول هست.
اون یکی هم برای فصل دوم که اسکای متوجه شده، دخترش با پسر اوالون دیدار داشته. اوالون رو هم که از فصل دوم میشناسید.
اسکای تو فصل اول یه سگ خوشگل به اسم لیدی یا بانو داشته که بعد فصل اول دیگه پیداش نشد. این کمیک هم در مورد نامگذاری این سگ بامزه هست.
اخری هم در مورد دافنی، خواهر بزرگتر بلوم هست که داره با اژدهای بزرگ صحبت میکنه.
این اژدها که بلوم سوار ش شد و بهش میگفت buddy یا داداش. چون اسمشه با اینکه تو ترجمه نباید اسم ها رو معنی کرد ولی نوشتن بادی، به نظرم خیلی مسخره میشد. به خاطر همین معنی ش رو نوشتم.
حالا این اژدها کی هست. تو فصل سوم اگه یادتون باشه، یه قدرتی به اسم انچانتیکس به دست میوردند. برای به دست اوردنش باید یه کار فداکارانه ای برای سرزمین شون انجام میدادند ولی بلوم نمیتونست چون سرزمینش قندیل بسته، ملت خاکستر شدند و فلان.
پس بلوم میره یه جایی. اگه درست یادم باشه به سرزمین اژدها میره. تو اون جزیره که سرگردون بود با یه اژدها گوگولی آشنا میشه. اسم ش رو میزاره بادی یا داداش و بعد اون دیگه هیچ وقت دیده نشد. تا این کمیک. دقیقا میشه قسمت ۱۵ فصل ۳.
شخصیت دفترچه خاطرات که داستان رو بهتون میگه، در واقع یه دفترچه خاطرات کامپیوتریه، هدیه استلا به بلوم تو یکی از مجله های وینکس هستش.
نویسنده هم سه ورژن مختلف ازش طراحی کرده. ورژن1 همون ورژن کمیک هست. دومی فقط سر ش و سومی یا طرح نهایی دیگه هم سر داره هم بدن.
نکته: این کمیک، کمیک های کوتاهی هم داره که تو ایستاگرام خودش منتشر میکنه. من بعضی هاشون رو ترجمه و برای تون گذاشتم. تمام نکات ریز که ممکنه داشته باشه رو هم در قسمت "توضیحات بیشتر" نوشتم
چگونگی دانلود: روی اعداد ستون وسط بزنید چون هر چپتر به چند قسمت تقسیم شده. بعد از باز شدن سایت دانلود، دو گزینه دارید اونیکه دکمه سفید داره، رایگان هست (پایین یا سمت چپ) استفاده کنید. بعد اینکه تایمر تموم شد، بزنید روی گزینه " ایجاد لینک دانلود" و بعد گزینه "دانلود" رو انتخاب کنید. فایل برای تون دانلود میشه.
توضیح خاصی ندارم بجز اسم های باحال شون و معرفی بازی.
اسم دیمی: Thymetime: زمان دیمی یا وقت آویشن.
اسم رن: RAN<3: اسم خودش با اون علامت که به معنی ایموجی قلب.
اسم سلن هم اسم خودش.
اسم الی: evELLE: که ترکیب evil و elle هست یعنی الی شیطانی یا الی شیطون
اسم بک جالب: bringing se.xy back به یه ترانه انگلیسی با همین اسم اشاره میکنه ولی اونجایی که اسم Beck نوشته میشه با back عوضش کرده و در نهایت شده bringing se.xy beck
فقط اسم زانا تو کمیک ترجمه کرده بودم که اون هم sea queen یا ملکه دریا بود.
در مورد بقیه هم که تو کمیک نبود ولی بانو تو کپشن نوشته بود برای مون. مال استار: starlit هست که فکر کنم ترکیب star و light باشه یعنی نور ستاره.
مال کای هم هست radio head، یعنی سر رادیویی.
داستان بازی among us، تو یه ایستگاه فضایی اتفاقی می افته که بین فضانورد ها، فضایی های قاتل انسان هم وجود داره. شما یا به عنوان فضایی که به ایمپاستر هم شناخته میشه یا به عنوان فضانورد وارد بازی میشد. کار ایمپاستر کشتن فضانورد هاست. فضانورد ها کارهای مربوط به خرابی های به وجود اومده توسط فضایی ها رو درست میکنند و اگه شانس بیارند میتونند ایمپاستر رو هم تشخیص و از بازی خارج کنند.
بازی ها با پیدا کردن ایمپاستر یا ایمپاستر ها تموم میشه یا با کشتن تمام فضانورد ها.
مال قسمت دوم و سوم پایین بعد قسمت اول، برای تون مشخص کردم. فقط برید پاااااااااااااااییییییییییییییییین.
برای قسمت اول، اون پشت میتونید ارکادیا رو ببنید. ارکادیا همون اولین پری مجیکس هست که تو فصل سوم دیدیم و تو خلاصه ها هم گفتم کجا دیدم.
دیو معروف وینکس نات رو میبینم. برای کسایی که نمیدونند ایشون تو فصل اول زیردست تریکس بوده و تو حمله کردن به استلا و گرفتن حلقه اش، کمک زیادی به تریکس کرده ولی تو اخر فصل اول، از اینکار هاش پشیمون شد و از فاراگوندا خواست که تو الفه آ بمونه و کار کنه.
اینطور شد که به خون زرد مهربان تبدیل شد و الان دستیار کتابخونه است.
ملاقات استار و زانا هم مثل نسخه آزمایشی بود ولی خیلی بهتر. چون خودم هم مونده بودم که چرا اینها همدیگر رو نمیشناسند.
بانو گفته بود این قضیه گلهای دیمی اشاره به قضیه گذاشتن گلهای فلورا تو اتاق بچه ها داره که کمد همه اتاق بچه ها رو مثل گلخونه کرده بود، تو انمشین داره.
دیمی خانم هم، مثل دفعه قبل از حموم در میاد ولی با موهای صاف. اون جوکی الی باهاش میکنه در واقع به معنی دیمی داره اشاره میکنه یعنی اویشن. یعنی تو مثل اویشن، تروتازه هستی.
تو قسمت دوم، جایی که رن داره واسه خودش خیال بافی میکنه، میتونید طرح قدیمی مجیکس دخترها رو ببیند. یجورایی بانو استراگ زده به خودش.خخخ
بعدش خانم دو فور رو میبینیم. خانم دوفور یکی از معلم های قدیمی این مدرسه است ولی خیلی کم دیده شده. حدود یک یا دو قسمت از فصل اول. از نظر ظاهر هم خیلی شبیه به مدیر فارگوندا است.
تو این کمیک این پروفسور حضور خیلی پررنگتری داره تا انمشین.
تو قسمت سوم
یه بار دیگه بهتون مدیر جدید همراه با پروفسور های قدیمی و جدید رو بهتر بهتون معرفی میکنم. تو همین عکس پایینی، کارمندهای قدیمی آلفهآ هستند که تو همین قسمت بهتون معرفی شد. فکر کنم کلا قرار نیست فاراگوندا رو خیلی بینیم. مخصوصا الان که خیلی پیر شده.
این یکی هم نسبتا کارمندهای جدید اند. از راست به چپ، کتابدار الفهآ است که تو چند قسمت سه فصل اول حضور داشته، وسطی رو کمی بعد بهتون میگم و اخری هم همون کسی که تو فصل دوم، داکار ازش جاسوس درست کرده بود و خودش رو زندانی.
اون وسطی یعنی الیس خانم، ناظم جدید هستند یعنی یجورایی جانشین گریسلدا ست. گریسلدا تو انمشین معاون یا همون ناظم بوده. قبلا هم گفتم که ایشون تو فصل چهارم، یکی از دخترهایی بود که تو اتاق قدیمی وینکس بودند.
این هم از پروفسور های جدید مون که احتمالا از توضیحات ازمایشی یادتونه:
ایشون، فرانسیس پری خنده، مشاور مدرسه و پروفسور روانشناسی. تو نسخه آزمایشی، دستیار آزمایشگاه بود. حضورش تو انمشین برمیگرده به فصل دوم انمیشین که هم اتاقی آیشا بود.
ایشون میرتا جادوگر/پری توهم، پروفسور تاریخ سحر و جادو
ایشون تو انیمشین، فصل اول جادوگر بوده ولی بعد از اینکه میبینه پری بودن بهش نمیاد، میره و پری میشه. هم اتاقی و دوست جادوگر هم داره که اسمش لوسی، قدرتش هم با قدرت دارسی از گروه تریکس یکی هست. جالبه که بهش میگفتند، جادوگر یا پری ترنس.
خدیجه پری ریتم،معلم دوئل یا سحر های حمله رو آموزش میده، همچنین مربی رقص هم هست. ایشون هم از فصل تا پنجم حضور هایی داشتند و کار خاصی نکرده فقط بود.
نفر اخر، آرتنشا یا ارتنیسا پری پژواک، پروفسور فرهنگ و هنر ابعاد جادو و معلم دوئل. ایشون هم تو نسخه آزمایشی، معاون موسیقی و هنر بود. تو فصل اول انمیشین هم دیده شده.
اینکه هرکدوم پری چی هستند براساس ویکی وینکس نوشته شده. یعنی این اطلاعات رسمی هستند و قسمت پروفسوری مال خود نویسنده است. البته بجز اخری.
ارتنشا قدرت ش موسیقی، مثل میوسا. بانو گفت شاید این یه اشتباه چون خیلی شبیه هم اند پس یه اسم که مربوط به صدا باشه رو انتخاب کرد. بعد هم کمپانی اون رو به پری ذهن تغییر داد.
برای نکته پایینی این قسمت هم این رو بگم که، قبلا اسم قدرت اسم مجیکس بود ولی بعد از افتخاری که وینکس تو اخر فصل اول به دست اورد. مدیر فاراگوندا به افتخار این گروه، اسم قدرت اسم اول رو به اسم این گروه یعنی وینکس تغییر داد.
اول از تغییرات چپتری بین دو ورژن بگم. چپتر اول اصلی، مثل چپتر اول ازمایشی، با خانواده میوسا و رفتن دختر میوسا به الفیا شروع میشه. ولی با یه تفاوت بزرگ. یعنی حضور ریون، قبلا گفتم چرا. چون تو قبلی جدا شده بودند ولی الان جدا نشدند.
خونه میوسا هم نسبتا بهتر از قبل شده و اون چیزی که قبلا نتوسته بود رو بکشه الان کشیده. میتونید عکس ازدواج، خانواده میوسا و وینکس کلاب رو ببنید.
از اینکه قسمت بلند کردن رن با گیتار بلند رو پاک کرده یکم نارحت شدم ولی با اون گیتار من رو یاد اتفاق چپتر ازمایشی انداخت، خخخ. از بابا بزرگ هوبو هم اسم اوردند و اینبار برعکس ازمایشی پیش پسر کوچک میوسا میمونه. عوض ش کای پسر بزرگ میوسا، حضور نداشت و مدرسه شون اینبار زودتر شروع شده بود، نه دیرتر.
اون لباسی هم که در موردش صحبت میکنند. این لباس هاست. پیرا لباس یا exosuit اونجور که فهمیدم یه نوع محافظ بیرونی هست مثل زره ولی زمان ریون یا وینکس کلاب تو انمشین فقط پارچه بود و این لباس زره مانند در کار نبود.
این کوزه یا گلدون به هنر ژاپنی به اسم کینتسوگی اشاره میکنه. تو این هنر، ظرفی که شکسته باشه رو بعد از ترمیم، با طلا خوشگل ش میکنند و به این جمله میرسند که شکستگی ها هویت تو هستند یا در هر نقصی زیبایی هست. همون حرفی که میوسا تو وبتون میگه. چون میوسا نماد دخترهای اسیایی تو انمشین هست مخصوصا اسیای شرقی.
یه استراگ به فصل اول داریم، رفتن بلوم و استلا به الفیا با یه عکس جادویی همون طور که میوسا با دخترش رفت.
ماشالله مدرسه شون تغییری نکرده. الان من بودم :/
بعد به شهر مجیکس و جنگل افسون معروف انمیشن وینکس کلاب اشاره میشه و اطلاعات لازم رو خود میوسا بهتون میده. بعدش ملکه استلا با استایل زیبا ش که رسما به قدرت خورشید و ماه و ستاره اش داره اشاره میکنه رو میبینم. واقعا لباس خیلی قشنگی بود.
و بعد هم اعضای دیگه وینکس رو میبینم. تکنا که مو کوتاه گروه بود الان موهاش رو بلند کرده، عوض ش فلورا کوتاه کرده. خوشم میاد، فلورا هنوز گشواره های حلقه ای ش، تو انمشین رو داره. به کیف میوسا دقت کردید، هیچ فقط جالب بود.
وای خدا این صحنه خیلی درد داشت :( راست ش از اصلی خیلی راضی ام. توش احساسات جریان داره. از همه مهمتر قسمت احساساتی شدن استلا برای بلوم بود. من تو آزمایشی واقعا تو تعجب بودم که چرا استلا هیچ واکنشی برای بلوم نداشت. ولی اینجا این مشکل رو حل کرده. امیدوارم همین جوری عالی پیش بره.
اخرش چپتر اول هم، استار دختر بلوم، وارد داستان میشه ولی اینبار اروم تر و با موهای کوتاهتر.
چپتر اول هم میشه همون کل چپتر اول بجز صفحه اول نسخه آزمایشی.
میتونید اتاق بلوم تو زمین رو که مثل قسمت اول هست همراه با نقاشی های بلوم رو ببنید.
دوستان ش اندی و سلین. اندی پسری که تو فصل چهارم به عنوان دوستپسر قبلی بلوم اومد. با دوستانش بند موسیقی راه انداخته. سلین هم تو فصل ششم به عنوان دوست قدیمی بلوم تو مدرسه، معرفی شده.
اون اخری هم خانواده ناتنی بلوم هست.
بعدش اشاره به قسمت اول فصل اول اینکه چطور بلوم، استلا رو پیدا کرد. چطور شد فهمید پری هست و به مدرسه پریانه پاش باز شد. پیدا کردن دوستانش، رازخانوادگیش، ادم بدهایی که سرزمینش رو نابود کردند.
اینها همون از بالا، دارکار ادم بده فصل دوم، اون غول سمت چپ والتور ادم بده فصل سوم و اون سه تا هم جادوگران اجدادی که تا سینمایی دوم بحث شون میشد. میتونه نماینده تریکس هم باشه.
بقیه ش مرور انتفاقات مهم هر فصل، فصل دوم پیدا کردن پیکسی ها و آیشا، فصل سوم به دست اوردن انچانتیکس و فصل چهارم پیدا کرن راکسی هست
بعدش وارد خود داستان الموست مجیکال میشیم. از ازدواج تا بچه دار شدن بلوم و خاطرات استار با مادرش
بانو گفته که بیشتر خاطرات خوب و کودکی استار (دختر بلوم) تو زمین گذشته و عاشق کریمسس هست.خود استار هم مثل مادرش عاشق نقاشی هست. به جای خرگوش واقعی هم عروسک کیکو رو داره.
اگه نسخه ازمایشی رو خوندید، شاید متوجه شدید که این قسمت میشه صفحه اول چپتر اول نسخه آزمایشی بعد عنوان.
نکته: این کمیک یه نسخه ازمایشی هم داره که تو همین وبلاگ موجوده. خیلی پیشنهاد نمیشه ولی خوندنش ضرری هم نداره. ورژن اصلی داستان گویی و گرافیک بهتری از ورژن ازمایشی داره. تمام نکات ریز که ممکنه داشته باشه رو هم در قسمت "توضیحات بیشتر" نوشتم
چگونگی دنلود: روی اعداد ستون وسط بزنید چون هر چپتر به چند قسمت تقسیم شده. بعد از باز شدن سایت دانلود، دو گزینه دارید اونیکه دکمه سبز داره پولی هست (بالا یا سمت راست) ولی اون که دکمه سفید داره رایگان هست (پایین یا سمت چپ) هیچ فرقی بجز پولی بودند ندارند و شما ازاد هستید که از هرکدوم خواستید، استفاده کنید. بعد اینکه تایمر تموم شد، بزنید روی گزینه " ایجاد لینک دانلود" و بعد گزینه "دانلود" رو انتخاب کنید. فایل برای تون دانلود میشه.
قبل اینکه بریم سراغ ورژن اصلی کمیک الموست مجیکال. بیاید از تغییرات بین این دو ورژن حرف بزنیم تا دو تا شاخ بالا سرتون سبز نشه. چون ممکنه تو خوندنش خیلی تعجب کنید.
همون طور که میدونید شکلات اسموتی بعد ساخت چهار چپتر از این کمیک همونجا متوقف شدو شروع به بازسازی گرافیک و بهتر کردن داستان کرد. خبر شروع دوباره رو با این نقاشی تو کانال ایستگرامیش داد.
و چند تا از تغییرات رو تو جواب به طرفداران این کمیک تو ایستاش داد که من تو این پست تا جای ممکن برای تون مینویسم.
29 آبان · · 
